دوست داشتن با درد و رج همراه است ؛ چه عظمتی است کسی را دوست داشتن
آن غم احساس مسئولیت و دوست داشتن ؛ اشک نگرانی ؛ غم نان فرزندان است ؛ غم احساس بزرگ مسئولیت پذیری است غم همدردی در دل مادری رنجدیده ای است ؛ درد دوست داشتن و برای دیگری بودن ؛حق حق خاموش گریه و نگرانی و دلهره و ترس و کینه ای فرو خورده ؛ ناتوانی در برابر سیستمی نابرابر که او را به اشک ریزی از درونی تفته و سوخته برای دیگری و بودن …. همراه با هزاران افسوس و افسوس ؛ درد و رنج فقر و گرسنگی کسی که با دستان خالی به میان فرزندانی می رود ؛ که منتظرند ؛ که در اثر گرسنگی به خود وعده میوه های بهشتی و نان و کره و عسل در بهشت و در واقع از فرط گرسنگی آرزوی بودن در خانه و در میان از ما بهتران رویائی است دست نایافتنی ….اما باز هم ؛ اما فقر ؛ فقر ؛ فقر ؛ ناداری ؛ دلهره و غم نان فردا ؛سرشکستگی تحقیر را با زندگی …. مملو از درد و رنج نابرابری ها باید باز هم تحمل نمایند ….دردی که تار و پود روح و جان آدمی را در می نوردد و در برابر آن یا باید به رذالت و خود فروشی و فقر از هر نظر تن داد و همانند حیوانات وحشی به شکل غریزی آن ….یا باید ابدیده شد و بود کینه و نفرت از این همه توحش را به گلوله کلاشینکفی تبدیل نمود که سینه سرمایه و سیستمش را نشانه می رود ….سرنگون باد رژیم و سیستم سرمایه داری اسلامی و جنایات در ایران ؛ زنده باد ازادی و برابری برقرار باد سوسیالیزم
عمر محمدی
رفقا و دوستان در صورت تمایل میتوانید از سایت من بنام :صدای آزادی و برابری دیدن فرمائید. لطفآ به دوستان خود معرفی نمائید ….با تشکر . عمر محمدی https://sedayeazadibarabari.wordpress.com/